نینوا

سایت رسمی مداح اهلبیت حاج عباس کوثری پور

نینوا

سایت رسمی مداح اهلبیت حاج عباس کوثری پور

اینجا سنگر نبرد جنگ نرم دشمن است ... اگر دیروز دشمن به خاک ما تجاوز کرد امروز به قلب ما و عزیزانمان تجاوز کرده ... اگر دیروز دشمن تا خرمشهر پشرفت امروز تا اتاق های جوانان ما پیشرفته ... اسلحه به دست بگیر و دشمن را از خرمشهر دلت و دل جوانان کشورت بیرون کن ...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

 این یادداشت امروز در روزنامه شرق منتشرشده است 

شنبه  ای که گذشت ،یکی از بدترین روزهای این روزهای من بود .

عصر خبر درگذشت دکترصادق طباطبایی را پس ازاینکه از کلاس درس بیرون آمدم دریافت کردم وشب، درگذشت مرحوم غلامی ازهمسفرهای کربلا  را.

دکترصادق طباطبایی انسانی دوست داشتنی بود. آخرین باری که ایشان رادیدم سال قبل درپژوهشکده امام خمینی وانقلاب اسلامی بود که کتاب سه جلدی ایشان درجلسه ای  با حضوردکترزیبا کلام ودکترمرادی نیا نقد شد که من مجری ومدیر آن جلسه بودم.بعد هم دکترمریض شد وتحت شیمی درمانی قرارگرفت . گاه  که خبرایشان  را از خواهرمکرمه شان سرکاردکترخانم طباطبایی سراغ می گرفتم می فرمودند به دعای مردم حالشان بهترشده وامید بهبود می رود....

راهی است که باید رفت.

دکترطباطبایی ازشخصیتهایی بود که به دلیل برخی ویژگیهای شخصی وفردی  وانتسابش به بیت امام- خواهرش همسراحمد فرزند امام بود- وآقا زادگی ایشان - فرزند مرحوم آیت الله سلطانی طباطبایی- جایگاه خاصی داشت هرچند بتدریج این نقش آفرینی ومنزلت وی که درابتدای انقلاب تا مسولیت معاون نخست وزیر- مرحوم مهندس مهدی بازرگان- پیش رفت در نظام کمرنگ وکمرنگترگردید و بعدها کاملا نادیده گرفته شد ودرنهایت متاسفانه نظام نخواست یا نتوانست ازوی بعنوان یک ظرفیت سرشار و وفادار به انقلاب وامام استفاده کند.

 به جد معتقدم با نادیده گرفتن صادق طباطبایی،کشور وملت  وبویژه نسل جوانی که شدیدا نیازمند دانش ونظریات وتجارب امثال او بوده وهستند وبا تنگ بینی وتنگ دیدی از کسب این تجارب محروم شده ومی شوند ضررکردند. چه وی دارای بیش از 4 دهه تجربه مبارزه  بود ونظام می توانست از وی درجلب وجذب نسل جوان ودانشگاهی خیلی بیش ازآنچه بود استفاده کند ولی متاسفانه حب وبغضها وبد سلیقگی ها مانع این استفاده شد وتنها کسی که ضررکرد نسل جوانی بود که دیر یا زود باید سکان اداره کشور را به دست گیرد البته اگر پیرمردهای  بعضا !انقلاب کرده به این آسانی حاضر به ترک مسندی که بعضا بیش از سه دهه است اشغال کرده اند- وحاضر به ترک ان نیستند – باشند تاعرصه را به آنان واگذارنمایند.

دکتر طباطبایی می توانست این سالهای تقریبا عزلت را شهر به شهر برود وبا بیان شیرین وروانی وحافظه بسیارخوبی که  خدا به او داده بود دردانشگاهها و حوزه ها ازامام بگوید اما چنین نشد.

مرحوم دکتر صادق طبا طبایی در سالهای اخیر به تاریخ هم نیم نگاهی کرد و سه جلد کتاب خاطره نوشت که موسسه اطلاعات به مدیریت حضرت آقای دعایی آن رامنتشر نمود.مرحوم دکتر طباطبایی قصد داشت خاطرات خود را به پنج جلد برساند که نمی دانم تا چه حد بیماری به وی اجازه این کار را داد.

دراین کتابها که حاوی اسناد و تصاویر منحصربفردی هستند – مثل عکسهای امام  و دوفرزندش درنجف که وی با دوربین شخصی خود ازآنها گرفته است- خاطرات بکر وارزشمند وبعضا بی نظیر وگاه چلش برانگیزی دیده می شود.مثل بیانی که ایشان از قول مرحوم آیت الله بروجردی دارد وروایت می کند که جناب ایشان با تاسیس حکومت اسلامی مخالف بود ومعتقد بود درصورت این اتفاق وضع اسلام ومسلمین بدتر از زمان  فعلی – شاه- خواهد شد! استدلال آن مرحوم این بودکه الآن نخست وزیر ووزرای حکومت شاه اینجا می آیند وبا احترام  نظراتن وحرفهای ما را گوش می کنند وچشم می گویند و می روند ولی اگر حکومت به دست روحانیون واهل دین بیفتند آنها خود مدعی می شوند و دیگراین تیعت وجود نخواهد داشت.

نیزایشان در این کتاب  در روایتی که کسی نتوانسته برای آن توجیه قانع کننده ای بیاورد ادعا کرده شاهد تلفن امام به پدرش بوده که بنحوی حکایت ازآن داشته که امام   درابتدای انقلاب برای اداره حکومت ازوی استیذان کرده واذن تصرف و.دخالت درامورکشوررا گرفته است. ادعایی است شگفت که به باوربعضی ها نمی آید اما در رد آن پاسخی ندارند.

درکتاب وی این مسایل ومسایل دیگری راجع به زندگی شخصی امام درنجف وجود دارند که موسسه به دلیل جایگاه مهم وی دربیت امام نتوانسته مثل سایرآثارمرتبط با امام تیغ حذف وسانسورخود را برچنین مسایلی بکشد وبکشاند و ازاین جهت این خاطرات مغتنم هستند .

دکترطباطبایی درکتاب خود ازاسناد خوبی بخصوص درباره قصد ارتش شاه برای کودتا ودستگیری امام ویاران وی درمدرسه رفاه وسرکوب انقلاب داشته که اسنادی منحصربه فرد است .

من درآن جلسه به جمع اساتید وداشجویان حاضردرجلسه گفتم انصاف باید داد فرزندان مرحوم آیت الله سلطانی طباطبایی - که امام به وی ارادت ویژه ای داست و به دلیل صفای باطنی که داشت از وی ملتمس دعا بود - با تدوین خاطرات شخصی شان خدمت بزرگی به تاریخ انقلاب کرده اند وبیش ازفرزندان امام دراین عرصه نقش آفرین بوده اند که جای تقدیردارد.

چند سال پیش که من داور کتاب سال درزمینه کتب مرتبط با جنگ وانقلاب اسلامی بودم این سه جلد کتاب را نامزد اثربرتر کردم که جز یک  داورمخالف که می گفت وی از اعضای نهضت آزادی است  بقیه با این پیشنهاد موافق بودند ودرنهایت هم خوشبختانه بعنوان اثربرتر معرفی واز ایشان تقدیرشد.

از خصوصیتی که دکترطباطبایی رادرنظرم بیشترمحترم می دارد این بود که برای خوشایند دیگران- هرکه بودند-  دست از روش و منش و قیده ونظرخود که آن را درست می دانست برنمی داشت. نمونه اینکه با کراوات و ریش از ته تراشیده - که مورد اعتراض پاسداران محافظ امام قرار داشت- خدمت امام می رفت.

اهل ظاهر سازی نبود.  هرچه بود خودش بود  .درباره نتیایج منفی تسخیرلانه جاسوسی با شهامت خاصی دیدگاهش را می گفت وابایی نداشت از اینکه احیانا بعضی او را به دلیل بیان اینگونه مطالب مخالف امام بدانند.

یکبار که با ایشان دردفتر جناب آقای دعایی بودیم - که از سر لطف کتابی را که درباره ماهواره نوشته بود امضا وبه من تقدیم نمود – بحث ازحرمت زدن ریش شد.

 دکتر می گفت یک روز ازآقای صدر در این باره سوال کردم که آیا  حرمت زدن ریش در روایات ما سابقه ای هم دارد؟  آقای صدرگفت ما دوفقه داریم فقه بازار وفقه غیربازار !درفقهی که برای بازارمی گوییم ریش زدن حرام است ولی  راستش را بخواهی من درهیچ روایتی ندیده ام که زدن ریش حرام باشد!

همانجا با خود گفتم آدم تا بعضی هارا از نزدیک نبیند نمی تواند به بعضی از دریافتها درباره آنان برسد. با خود گفتم این فرزند یک آیت الله زاده است ودارد ریشش را ازته می زند و نه پدرش ونه امام  - که دراینگونه موارد اهل مسامحه نبودند-هم در برابر این کاربه وی هیچ تذکری مبنی براینکه این کار حرام است نداده و نمی دهند  والا حتما این کار را ترک می کرد.

یکبار که با هم درجلسه ای  در باره سرنوشت امام موسی صدر  که دایی وی بود  بودیم.دکتر پس از جلسه منتظر تاکسی بود .گفتم شما را می رسانم با فروتنی پذیرفت تا منزلش صحبتهای مفید داشتیم.همانجا به ایشان گفتم دکتراگرموافقی یک روز بنشینیم ودرباره امام از دید متفاوتی حتی درعرصه نقد صحبت کنیم.پذیرفت وگفت خیلی خوبه من وشما وفاطی می نشینیم و حرفمان را می زنیم.

از بنیانگذاران انجمنهای اسلامی دانش آموزان درخارج از کشور بود وبرای تاسیس بعضی از انجمنها به بعضی از کشورها هم سفرنمود

یک بار برایم سرود زیبایی را که دخترانی نوجوان بگمانم درلبنان یا ترکیه به دوزبان خوانده اند برایم در وایبر فرستاد با عنوان السلام علیک یا رسول الله فرستاد .معلوم شد گاهی ازفرصت هایی آزادی که دارد چنین استفاده ای هم می کند.

ذوق هنری خاصی داشت علاوه برهنرعکاسی  که نمونه آن درکتابش موج می زند به کار  پرورش گل علاقه ای خاص داشت که دراین کتاب هم  تصاویری  او را درحال رسیدگی به گلهای فراوان حیاط منزلش در کامرانیه در سال 86 نشان می دهد.

ذوق او را در رشته های هنری از متن کوتاهی که درجلد یک کتاب خود دربالای یکی از این عکسها آورده است می شود دید: پرورش گل بویژه لاله وزنبق در کنارفیلمبرداری وموسیقی وخطاطی از سرگرمیهای شیرین زندگی من است.

دریکی از تصاویر این کتاب درحال فیلمبرداری از گلهای لاله دیده میشود.

ظاهرامدتی رادرموسبیقی نزد مشکاتیان می رفته وتعلیم می دیده است چون خودش می گفت بنا به توصیه دایی جان به فراگیری موسیقی پرداختم.درزیرنویس تصویری که با مشکاتیان  گرفته نوشته : فراگیری موسیقی بنابه توصیه دایی  موجب دوستی عمیق من باهنرمندان شد.

مرگ دکترصادق طباطبایی که به دلیل تواضعی که  درعین  بلندی مرتبتش داشت  همواره ازشخصیتهای مورد احترام وعلاقه من بوده وخواهد بود باورم نمی شود ولی چاره ای جز باورنیست. صادق طباطبایی راهی  رفت که همگان دیر یا زود باید بروند. مهم چه گاه رفتن نیست ،چگونه رفتن است.

جای این سید خوشرو و خوشگو و خوش پوی حسنی درمیان ما خیلی خالی است. امثال دکترصادق طباطبایی ها کسانی هستند که با رفتنشان کسی نمی تواند جای آنها راپرکند..این ضایعه را به بیت محترم سلطانی بویژه سرکار دکترخانم فاطمه طباطبایی وبیت امام عزیزبویژه آیت الله سید حسن خمینی حفظه الله تسلیت می گویم .ازدرگاه احدیت برای همسر وفرزندان آن مرحوم اجر وصبری جمیل وجزیل آرزومندم.

رحمت خدا براو وهمجواری با اجداد طاهر ومطهرش روزی مدام اوباد.

ارسال توسط غلامعلی رجائی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی