این آلبوم کار آزمایشی بود
غلام کویتی پور برای اجرا هیچ پولی دریافت نمی کند. می گوید: این آلبوم کار آزمایشی بود و با صدایم خیلی بازی شده بود. قرار نبود به بازار بیاید ولی عرضه شد. برای آن هیچگونه پولی نگرفتم اما برای تهیه کننده منفعت خوبی داشت!
توسل به حضرت زینب را بیشتر می خوانم
کویتی پور می گوید: زیاد عشق خواندن ندارم یا اینکه هر سال CD یا آلبوم منتشر کنم ولی متاسفانه امروزه برخی از هیئتها رنگ و بوی دیگری گرفته است من هم کمتر هیئت می روم. البته اگر یادوراه شهدا باشد قبول می کنم و بابت آن پولی نمی گیرم زیرا مزدش را صاحب عزا می دهد.
وی در مورد روزهای محرم می گوید: هر روز محرم برای یک عزیز نامگذاری شده است. من بیشتر توسلم به حضرت زینب است. "بنشین تا به تو گویم زینب.. غم دل با تو بگویم زینب... بعد من غافله سالار تویی خواهر من... دختر حیدر کرار تویی خواهر من"
در عزاداریها جذب جوانان مهمترین اولویت است
کویتی پور در مورد عزاداریها می گوید: به نظر من عزاداری میتواند شکل متفاوتی داشته باشد؛ نه اینکه برویم در خیابانها و شلوغ کنیم. اگر قرار است سنج و دمام بزنیم، باید درست و با ریتم آرام بزنیم و مثل مارش عزا باید سنگین زده شود نه با سرعت زیاد. ما در دین اسلام صوتی مهمتر از اذان نداریم. امام خمینی(ره) میفرمودند: «زمان اذان، بلندگوها را روشن کنید ولی نه آنقدر که صدایش همسایهها را اذیت کند. بلندگوها را به طرف داخل مسجد کج کنید که اطرافیان اذیت نشوند».
من همیشه پیشنهاد میکنم که عزاداریها در مسجد باشد. آدم از دیوارهای مسجد انرژی میگیرد. عزاداری باید به شکلی انجام شود که حرمت روزهای تاسوعا و عاشورا حفظ شود. برگزاری مراسم عزاداری در روزهای محرم خیلی تاثیرگذار است. برایم مهم نیست که کسی با صدایم اشک بریزد؛ جذب جوانها برایم مهم است. یک بار یکی از نوجوانان مسیحی آمد به دوستانم گفت : "من شلوار جین پوشیدهام با لباس تنگ. فقط میخواهم با حاجآقا عکس بگیرم. حاج آقا میگذارند؟"
دوستم گفته بود: "اتفاقاً حاج آقا به قول تهرانیها "کر" شماست؛ مثل خودتان است. شما را دوست دارد". کم کم آن نوجوان به مراسم عزاداری آقا اباعبدالله آمد و بعد از مدتی مسلمان شد وحالا کسی است که میاندار یکی از هیئتهای بزرگ است.
به "میم مثل مادر" نرسیدم
غلام کویتی پور گفت: مرحوم رسول ملاقلی پور برای ساختن آهنگ باکلام "میم مثل مادر" بارها با من تماس گرفت. ولی آن وقت من مشغول کاری بودم و نتوانستم. در حالی که ارادت زیادی به این کارگردان داشتم و زمانی که فیلم را نگاه کردم ساعتها می گریستم.